حالا که به رنگ ها رسیده ام می بینم که میان آن ها بوده ام وبوده ایم ولی هیچ وقت نمی بینیمشان مثل هوایی که اطرافمان است و فقط وقتی متوجه آن می شویم که تغییری کند یا راجع به آن حرفی بزنند هوا و رنگ ها شباهت های زیادی به هم دارند یکی را که گفتیم و دوم این که برای زندگی جفتشان لازم است بدون رنگ گویی هیجان را از آدم گرفته اند انسان از بی رنگی خفه می شود بازی رنگ ها هم عجیب است با هم مخلوط می شوند تا متولد شوند در هم ناپدید می شوند تا دیگری پدید آید و شاید به ظاهر نابود شوند ولی در آخر همه را می بینی و ویژگی های همه با هم می آید